Patriotic
[ˌpeɪtriˈɑːtɪk]Adjective
loving one’s country; showing love and loyal support for one’s country OR having or expressing a great love of your country
عاشق کشور خود، نسبت به کشود خود عاشقانه و وفادارانه حمایت نشان میدهد، میهن دوست، وطن دوست، میهن پرستانه، وطن پرستانه
Synonyms
nationalistic, loyal, flag-waving, chauvinistic, jingoistic
Examples
It is patriotic to accept your responsibilities to your country.
پذیرش مسئولیت های شما در برابر کشورتان نشانهی میهن پرستی است.
The patriotic attitude of the captive led him to refuse to cooperate with the enemy.
نگرش میهن پرستانهی آن زندانی منجر شد که از همکاری با دشمن خودداری کند.
Nathan Hate’s patriotic statement has often been quoted: "I regret that I have but one life to give for my country."
جملهی میهن پرستانهی «ناتان هِیل» اغلب اینگونه نقل شده است: «افسوس میخورم که فقط یک جان دارم که برای کشورم بدهم.»
Patriotic songs
ترانه های میهن پرستانه
A patriotic man who served his country well.
مردی میهن پرست که به خوبی به کشورش خدمت کرد.
The party framed its message in unashamedly patriotic language.
حزب پیام خود را با زبانی میهن پرستانه بیان کرد.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما