دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و هفت ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Phobia

  [ˈfəʊbiə]

Noun

a strong unreasonable fear of something

(روان شناسی) هراس، ترس، ترس بیمار گونه، واهمه، نفرت، بیزاری

​-phobia (in nouns) a strong unreasonable fear of or feeling of hate for a particular thing

پسوند (اسم ساز): - هراس، - ترس

Synonyms

fear, horror, terror, thing about, obsession, dislike, dread, hatred, loathing, distaste, revulsion, aversion to, repulsion, irrational fear, detestation, overwhelming anxiety about

Antonyms

liking, love, passion, fancy, bent, inclination, penchant, fondness, soft spot, partiality

Examples

Gradually her dislike of bathing turned into a phobia.

کم کم عدم علاقه‌ی او به آبتنی تبدیل به ترس بیمار گونه شد.

He has a phobia about flying.

او نسبت به پرواز فوبیا دارد.

One of the symptoms of the disease is water phobia.

یکی از علائم این بیماری آب هراسی است.

claustrophobia (= fear of being in a small closed space)

کلاستروفوبیا (= ترس از قرار گرفتن در یک فضای بسته کوچک)

xenophobia (= strong dislike or fear of people from other countries)

بیگانه هراسی (= نفرت یا ترس شدید از مردم کشورهای دیگر)

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>