دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و دو ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Prelude

  [ˈpreljuːd]

Noun

a short piece of music, especially an introduction to a longer piece

(موسیقی) پیش‌درآمد، قطعه‌ی کوتاه

an action or event that happens before another more important one and forms an introduction to it

سرآغاز، مقدمه، طلیعه، نمایه، جلودار

Synonyms

introduction, beginning, preparation, preliminary, start, commencement, curtain-raiser, overture, opening, introductory movement

Examples

This is just a prelude to a larger attack.

این فقط مقدمه ای برای یک حمله بزرگتر است.

A few lines from the prelude to his epical poem

چند سطر از مقدمه‌ی شعر حماسی او

Those street skirmishes were a prelude to the general uprising.

آن جنگ‌های خیابانی مقدمه‌ی شورش همگانی بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>