دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و پنج ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Refute

  [rɪˈfjuːt]

Verb

to prove that something is wrong, to say that something is not true or fair

(استدلال کسی را) رد کردن، (خلاف چیزی را) اثبات کردن

Synonyms

disprove, counter, discredit, prove false, silence, overthrow, negate, rebut, give the lie to, blow out of the water, confute

Antonyms

prove, confirm, substantiate

Examples

I refute your reasoning with better logic.

استدلال شما را با منطق بهتر رد می‌کنم.

She refuted his argument with some well-documented evidence.

استدلالش را با برخی شواهد مستند رد کرد.

Silence is one of the hardest arguments to refute. "Josh Billings"

"جاش بلینگز": یکی از سخت ترین استدلال ها برای رد کردن، سکوت است!

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>