Resume
[rɪˈzuːm]Verb
if you resume an activity, or if it resumes, it begins again or continues after being interrupted
ادامه دادن، از سر گرفتن، دنبال کردن، از نو آغاز کردن
to go back to the seat or place that you had before
بازگرفتن، دوباره به دستآوردن، دوباره اشغال کردن، دوباره پوشیدن
Synonyms
begin again, continue, go on with, proceed with, carry on, reopen, restart, recommence, reinstitute, take up or pick up where you left off, take up again, return to, come back to, assume again, occupy again, take back, reoccupy
Antonyms
stop, cease, discontinue
Examples
Resume reading where we left off.
خواندن را از جایی که توقف کردیم ادامه دهید.
Those standing may resume their seats.
آن هایی که ایستاده اند، دوباره میتوانند در صندلیهای خود بنشینند.
The violinist resumed playing after the intermission.
نوازنده ویولن، نواختن را بعد از یک وقفه کوتاه از سر گرفت.
To resume one's seat
صندلی خود را دوباره اشغال کردن
We resumed our overcoats.
پالتوهای خود را دوباره پوشیدیم.
She resumed her former job.
شغل سابق خود را دوباره بدست آورد.
Please resume reading.
لطفا به خواندن ادامه بدهید.
After a short rest, we resumed our trip.
پس از کمی استراحت به سفر خود ادامه دادیم.
Arianne sat down and resumed her work.
آرین نشست و کار خود را دنبال کرد.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما