دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و نه ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Saga

  [ˈsɑːɡə]

Noun

​a long traditional story about adventures and brave acts, especially one from Norway or Iceland

حماسه‌ی اسکاندیناوی، ساگا (معمولا به نثر و مربوط به قرون وسطی و سرگذشت خانواده‌های مهم و قهرمانان)

a long story about events over a period of many years, a long series of events or adventures and/or a report about them

حماسه، رزمنامه، پهلوان‌نامه، داستان

Synonyms

carry-on, to-do, performance, rigmarole, soap opera, pantomime, chain of events, catalogue of disasters, epic, story, tale, legend, adventure, romance, narrative, chronicle, yarn, fairy tale, folk tale, roman-fleuve

Examples

The saga of those who dedicated their lives to the development of sciences.

حماسه‌ی آنان‌که جان خود را فدای پیشرفت علوم کردند.

The president was clearly exasperated by the whole saga.

رئیس جمهور به وضوح از کل حماسه خشمگین بود.

The saga told of the extraordinary travels and adventures of their ancestors.

این حماسه از سفرها و ماجراهای خارق العاده اجداد آنها حکایت می کرد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>