Sanctuary
[ˈsæŋktʃueri]Noun
an area where wild birds or animals are protected and encouraged to produce young
(ناحیهای که در آن از جانوران حفاظت میشود و کسی حق شکار و غیره ندارد) منطقه حفاظت شده، ایمنگاه
safety and protection OR a safe place, especially one where people who are in danger of being attacked or captured can stay and be protected
پناهگاه، پناه، مخفی گاه، مکانی مورد اطمینان برای مخفی شدن، محل تحصن، تحصنگاه، جای بستنشینی، زنهارگاه
a holy building or the part of it that is considered the most holy
جای مقدس در کلیسا، (در کلیسا یا کنیسه) جای بسیار مقدس (مثلا در اطراف محراب)
Synonyms
protection, shelter, refuge, haven, retreat, asylum, reserve, park, preserve, reservation, national park, tract, nature reserve, conservation area
Examples
take sanctuary
بستنشستن، تحصن اختیار کردن، به ایمنگاه رفتن
seek sanctuary (in a place)
(به محلی) پناه بردن، برای بستنشستن یا تحصن (در محلی) اقدام کردن، درخواست تحصن کردن
This area has been declared a bird sanctuary.
این ناحیه بهعنوان یک ایمنگاه پرندگان اعلام شده است.
Wildlife sanctuaries have been established all along the coast.
در سرتاسر کرانه ایمنگاههایی برای جانوران و گیاهان وحشی به وجود آورده شده است.
The thief was granted sanctuary in the temple.
به دزد اجازهی تحصن در معبد داده شد.
She longed for the sanctuary of her own home.
او آرزوی پناهگاه خانه خود را داشت.
The government offered sanctuary to 4 000 refugees.
دولت به 4000 پناهنده پناهگاه داد.
The church became a sanctuary for the refugees.
کلیسا تبدیل به پناهگاهی برای پناهندگان شد.
It had been built as a sanctuary from World War II bombs.
آنجا به عنوان پناهگاهی برای دامان ماندن از بمب های جنگ جهانی دوم ساخته شده بود.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما