Sanguine
[ˈsæŋɡwɪn]Adjective
cheerful and confident about the future
خوشبین، شادوخرم، امیدوار
Synonyms
cheerful, confident, optimistic, assured, hopeful, buoyant, in good heart
Antonyms
down, gloomy, pessimistic, melancholy, despondent, dispirited, heavy-hearted
Examples
He tends to take a sanguine view of the problems involved.
او تمایل دارد به مشکلات مربوط به آن دیدگاهی خوش بینانه داشته باشد.
Traders are taking a sanguine view of interest-rate prospects.
معامله گران در مورد چشم انداز نرخ بهره دیدگاهی خوش بینانه دارند.
They are less sanguine about the company's long-term prospects.
آنها نسبت به دورنمای بلندمدت شرکت چندان امیدوار نیستند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.