دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس چهل و دو ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Snub

  [snʌb]

Noun

cold treatment OR an action or a comment that is deliberately rude in order to show somebody that you do not like or respect them

رفتار سرد، کم محلی، سردی، تحقیر، توهین، بی اعتنایی

Synonyms

insult, put-down, humiliation, affront, slap in the face, brush-off

Examples

I considered it a rude snub when I was not invited to the party.

دعوت نشدنم‌ به‌ میهمانی‌ را رفتاری توهین‌ آمیز تلقی‌ کردم.

He was hurt by the snubs of other teachers.

بی اعتنایی سایر معلم‌ها او را آزار می‌داد.

It was never intended as a snub.

هرگز به عنوان یک توهین در نظر گرفته نشده بود.

Some are suggesting that it was a snub by the French.

برخی می گویند که این یک توهین از طرف فرانسوی ها بود.

The deal amounts to something of a snub for the rival online music company.

این معامله برای شرکت موسیقی آنلاین رقیب چیزی شبیه به تحقیر است.

Snub

  [snʌb]

Adjective

(of a nose) short, flat and turned up at the end

(بینی) سربالا، کوتاه و روبه بالا

Synonyms

short

Examples

A snub-nosed child

یک بچه بینی سربالا

Snub

  [snʌb]

Verb

treat coldly, scornfully or with contempt OR to show a lack of respect for somebody, especially by ignoring them when you meet

سرد، تمسخرآمیز یا با تمسخر رفتار کردن، (نسبت به کسی) سردی کردن، کم محلی کردن، با تحقیر یا غرض رفتار کردن، جواب سلام ندادن

to refuse to attend or accept something, for example as a protest

(به عنوان اعتراض) چیزی را رد کردن، از چیزی گذشتن، قبول نکردن چیزی

Synonyms

insult, slight, put down, humiliate, cut, shame, humble, rebuff, mortify, cold-shoulder, blank, kick in the teeth, give (someone) the cold shoulder, give (someone) the brush-off, cut dead

Examples

Darryl later apologized to Sally for snubbing her at the dance.

«داریل‌» بعدها از «سالی‌» بخاطر کم‌ محلی‌ به‌ او در رقص‌ معذرت خواهی‌ کرد.

Sandra was tormented by the thought that she might be snubbed by her classmates.

«ساندر» از این‌ طرز فکر که‌ ممکن‌ است‌ مورد تمسخر همکلاسی‌هایش‌ قرار گیرد، رنج‌ می‌برد.

She was repeatedly snubbed by other nurses.

سایر پرستاران مکررا به او کم محلی می‌کردند.

She snubbed us by not answering to our invitation.

با پاسخ ندادن به دعوتنامه ما را خوار کرد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>