Staunch
[stɔːntʃ]Adjective
always showing strong support in your opinions and attitude
با وفا، ثابت قدم، وفادار، پر و پا قرص، محکم، قرص، مستحکم، استوار
Synonyms
loyal, faithful, stalwart, sure, strong, firm, sound, true, constant, reliable, stout, resolute, dependable, trustworthy, trusty, steadfast, true-blue, immovable, tried and true
Examples
A staunch friend
دوست وفادار
A staunch supporter
پشتیبان پر و پا قرص
A staunch supporter of the monarchy
حامی سرسخت سلطنت
One of the president’s staunchest allies
یکی از سرسخت ترین متحدان رئیس جمهور
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.