دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته نوزدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Strife

  [straɪf]

Noun

anger or violence between two people or groups of people who disagree

کشمکش، مبارزه، مقابله، دوئیت، ستیز، ستیزه، نزاع

Synonyms

conflict, battle, struggle, row, clash, clashes, contest, controversy, combat, warfare, rivalry, contention, quarrel, friction, squabbling, wrangling, bickering, animosity, discord, dissension

Examples

Labor strife

مبارزه کارگری

The party is torn by political strife.

کشمکش‌های سیاسی حزب را از هم گسیخته است.

Internecine strife among the nationalities of the empire

نزاع های خونین بین ملیت های امپراتوری

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>