Strife
[straɪf]Noun
anger or violence between two people or groups of people who disagree
کشمکش، مبارزه، مقابله، دوئیت، ستیز، ستیزه، نزاع
Synonyms
conflict, battle, struggle, row, clash, clashes, contest, controversy, combat, warfare, rivalry, contention, quarrel, friction, squabbling, wrangling, bickering, animosity, discord, dissension
Examples
Labor strife
مبارزه کارگری
The party is torn by political strife.
کشمکشهای سیاسی حزب را از هم گسیخته است.
Internecine strife among the nationalities of the empire
نزاع های خونین بین ملیت های امپراتوری
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.