Temerity
[təˈmerəti]Noun
extremely confident behavior that people are likely to consider rude
پر رویی، گستاخی، بی پروایی، بیباکی، جسارتِ احمقانه، اعتماد به نفس احمقانه، جربزه، شهامت (معمولا بیش از اندازه)
Synonyms
audacity, nerve, cheek, gall, front, assurance, pluck, boldness, recklessness, chutzpah, impudence, effrontery, impulsiveness, rashness, brass neck, foolhardiness, sassiness, forwardness, heedlessness
Examples
He had the temerity to call me a liar.
با پر رویی مرا دروغگو خواند.
He actually had the temerity to tell her to lose weight.
او در واقع این جسارت را داشت که به او بگوید وزن کم کند.
A soldier with the temerity to speak up against his officer's bullying.
سربازی آنقدر بیباک که علیه جور افسران خود زبان به اعتراض بگشاید.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.