دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سی و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Tenacious

  [təˈneɪʃəs]

Adjective

that does not stop holding something or give up something easily; determined

محکم، نگهدار(نده)، رها نکننده، قرص، حافظ، از یاد نرفتنی، پر یاد، (حافظه) قوی، پایا، مستحکم، محکم، سخت، سفت

​continuing to exist, have influence, etc. for longer than you might expect

چسبناک، چسبنده، سر سخت، مقاوم، یکدنده، پیگیر، مصر، نستوه

Synonyms

stubborn, dogged, determined, persistent, sure, firm, adamant, staunch, resolute, inflexible, strong-willed, steadfast, unyielding, obstinate, intransigent, immovable, unswerving, obdurate, stiff-necked, pertinacious, fast, iron, tight, clinging, forceful, immovable, unshakable

Antonyms

wavering, changeable, vacillating, yielding, flexible, irresolute

Examples

A tenacious grip

محکم در دست نگهداشتن

A tenacious memory

حافظه‌ی قوی

A tenacious wood

چوب سخت

Tenacious sputum

اخ و تف چسبناک

Tenacious resistance

مقاومت پیگیر

A tenacious illness

یک بیماری سرسخت

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>