دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل و پنج ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Termagant

  [ˈtɜːrməɡənt]

Noun

​an offensive word for a woman who is thought to be very strict or trying in an unpleasant way to tell people what to do

(زن) ارغه، سلیطه، پتیاره، ارناوود، دعوایی

Synonyms

fishwife, fury, harpy, scold, shrew, virago, vixen, battle-ax

Examples

A termagant wife may, in some respects, be considered a tolerable blessing.

ممکن است از برخی جهات، یک همسر سلیطه نعمتی قابل تحمل تلقی شود.

Wootton had already gone home: he had a young family and a termagant wife.

"ووتن" قبلاً به خانه رفته بود: او یک خانواده جوان و یک همسر پتیاره داشت.

Marriage had ended his freedom, and on top of that Tigress was such a termagant.

ازدواج به آزادی او خاتمه داده بود، و مهم تر از آن، "تایگرس" یک زن سلیطه بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>