Timorous
[ˈtɪmərəs]Adjective
nervous and easily frightened
ترسو، بزدل، کم جرات، با ترس، بزدلانه، با کم جرئتی، پرباکانه، کمرو، خجالتی، پرآزرم
Synonyms
timid, nervous, shy, retiring, frightened, shrinking, fearful, trembling, cowardly, apprehensive, coy, diffident, bashful, mousy, pusillanimous, faint-hearted, irresolute
Antonyms
confident, daring, bold, assured, courageous, assertive, fearless, audacious
Examples
A timorous, incompetent man
یک مرد کم جرئت و بیعرضه
She spoke in a timorous tone.
با لحنی حاکی از ترس صحبت میکرد.
He is timorous of change.
او از تغییر واهمه دارد.
She was no helpless, timorous female.
او یک زن درمانده و بزدلی نبود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.