دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته دوازدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Timorous

  [ˈtɪmərəs]

Adjective

nervous and easily frightened

ترسو، بزدل، کم جرات، با ترس، بزدلانه، با کم جرئتی، پرباکانه، کمرو، خجالتی، پرآزرم

Synonyms

timid, nervous, shy, retiring, frightened, shrinking, fearful, trembling, cowardly, apprehensive, coy, diffident, bashful, mousy, pusillanimous, faint-hearted, irresolute

Antonyms

confident, daring, bold, assured, courageous, assertive, fearless, audacious

Examples

A timorous, incompetent man

یک مرد کم جرئت و بی‌عرضه

She spoke in a timorous tone.

با لحنی حاکی از ترس صحبت می‌کرد.

He is timorous of change.

او از تغییر واهمه دارد.

She was no helpless, timorous female.

او یک زن درمانده و بزدلی نبود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>