دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته سوم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Tremulous

  [ˈtremjələs]

Adjective

shaking slightly because you are nervous; causing you to shake slightly

لرزان، مرتعش، ترسان، بیمناک، هراسناک

Synonyms

trembling, shaking, nervous, shivering, shaky, wavering, quivering, vibrating, quavering, unsteady, trembly, aflutter, aquiver, quivery, timid, excited, afraid, frightened, scared, nervous, anxious, fearful, agitated, jittery, jumpy, agog, antsy

Examples

A tremulous handwriting

دستخط حاکی از رعشه

A tremulous voice

صدای لرزان

A tremulous excitement

هیجان توام با ترس

He was in a state of tremulous excitement.

او در حالت هیجانی توام با ترس بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>