دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس چهل و یک ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Upholstery

  [ʌpˈhəʊlstəri]

Noun

coverings and cushions for furniture OR soft material that covers furniture such as armchairs and sofas

روکش‌ها و رویه‌های مبل‌، پارچه‌ی مبلی، (پارچه) رومبلی

Examples

Our old sofa was given new velvet upholstery.

به‌ کاناپه‌ی قدیمی‌مان روکش‌ مخمل‌ جدیدی داده شد.

The Browns’ upholstery was so new that we were wary about visiting them with the children.

رومبلی‌های خانواده «براون» آنقدر جدید و نو بود که ما در مورد بازدید از آنها با بچه ها محتاط بودیم.

Thirty-five dollars was the estimate for changing the upholstery on the dining-room chairs.

برآورد تعویض‌ روکش‌ صندلی‌های اتاق ناهار خوری سی‌ و پنج‌ دلار بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>