دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس سی و هفت ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Vandal

  [ˈvændl]

Noun

person who willfully or ignorantly destroys or damages beautiful things OR ​a person who deliberately destroys or damages public property

کسی‌ که‌ خواسته‌ یا نادانسته‌ به‌ چیزهای زیبا آسیب‌ می‌زند یا آن ها را از بین‌ می‌ برد، کسی که به بناهای تاریخی و غیره آسیب می‌رساند) تباهگر، ویرانگر

Synonyms

hooligan, ned, delinquent, rowdy, lager lout, graffiti artist, boot boy, yob or yobbo

Examples

Adolescent vandals wrecked the cafeteria.

خرابکاران جوان کافه‌ تریا را خراب کردند.

The vandals deliberately ripped the paintings from the wall.

خرابکاران نقاشی‌ها را عمداً از روی دیوار کندند.

We could scarcely believe the damage caused by the vandals.

بزحمت‌ توانستیم‌ خسارتی‌ را که‌ توسط‌ خرابکاران ایجاد شده بود باور کنیم‌.

Vandals broke into the factory and set fire to a cabin.

خرابکاران وارد کارخانه شدند و یک کابین را آتش زدند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>