دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و پنج ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Virile

  [ˈvɪrəl]

Adjective

(of men) strong and full of energy, especially sexual energy

مردانه، مردوار، مردآسا، مردمانند، قادر به جفتگیری، (از نظر جنسی) پرتوان، دارای کمر قرص، حشری

having or showing the strength and energy that is considered typical of men

نیرومند، مردافکن، پرزور، قوی

Synonyms

macho, manful, manly, masculine, driving, energetic, forceful, generative, lusty, potent, powerful, procreative, red-blooded, reproductive, robust, sound

Antonyms

effeminate, impotent, unmanly

Examples

The boy's virile voice

صدای مردمانند آن پسر

They admired the virile young wrestler.

آنها آن کشتی‌گیر جوان و نیرومند را مورد تحسین قرار دادند.

He thought that growing a beard would make him appear more virile.

تصور می کرد ریش گذاشتن او را مردانه تر جلوه می دهد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>