Whet
[wet]Verb
to increase your desire for or interest in something
مشتاق کردن، خواستار کردن، (اشتها یا میل و غیره) تیز کردن
Synonyms
stimulate, increase, excite, stir, enhance, provoke, arouse, awaken, animate, rouse, quicken, incite, kindle, pique
Antonyms
depress, dull, suppress, blunt, subdue, stifle, numb, smother, dampen, deaden
Examples
To whet the appetite
اشتها را تیز کردن
The long walk had whetted my appetite.
پیاده روی طولانی اشتهایم را باز کرده بود.
This success whetted my appetite to go in for more competitions.
این موفقیت اشتهای من را برای شرکت در مسابقات بیشتر باز کرد.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.