Lugubrious
[ləˈɡuːbriəs]Adjective
sad and serious
(بهطور غلوآمیز یا خنده آور) اشکبار، غمگین، ماتم زده، محزون، حزن انگیز، اندوهگین، تعزیت امیز
Synonyms
gloomy, serious, sad, dismal, melancholy, dreary, sombre, woeful, mournful, morose, sorrowful, funereal, doleful, woebegone, dirgelike
Examples
He's been walking around with that lugubrious expression ever since his girlfriend left.
او از زمانی که دوست دخترش رفته با آن قیافه ماتم زده راه می رود.
James was in lugubrious mood.
"جیمز" در حال و هوای اندوهگینی بود.
He plays some passages so slowly that they become lugubrious.
بعضی از قطعات را آنقدر آهسته می نوازد که اشکبار می شوند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.