Obese
[əʊˈbiːs]Adjective
(of people) very fat, in a way that is not healthy
بسیار چاق، گوشتگن، (بسیار) فربه
Synonyms
fat, overweight, heavy, solid, gross, plump, stout, fleshy, beefy, tubby, portly, outsize, roly-poly, rotund, podgy, corpulent, elephantine, paunchy, well-upholstered, Falstaffian
Antonyms
thin, lean, slender, skinny, gaunt, skeletal, emaciated, scraggy
Examples
Being obese and lazy is dangerous to health.
چاق بودن و تنبلی ( عدم تحرک ) برای سلامتی خطرناک است.
Obese patients are advised to change their diet.
به بیماران چاق توصیه میشود رژیم غذایی خود را تغییر دهند.
Eating too much of the wrong foods and getting little exercise can make people obese.
خوردن خیلی زیاد غذاهای نامناسب و تحرک کم ( کم ورزش کردن ) منجر به بیماری چاقی می شود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.