Covet
[ˈkʌvət]Verb
to want something very much, especially something that belongs to somebody else
سخت خواستن (به ویژه به ناحق و آنچه به دیگری تعلق دارد)، چشم طمع داشتن، غبطه خوردن، آزمند بودن، آزیدن، بیوسیدن، از دل و جان خواستن
Synonyms
long for, desire, fancy, envy, crave, aspire to, yearn for, thirst for, begrudge, hanker after, lust after, set your heart on, have your eye on, would give your eyeteeth for
Examples
To covet others' belongings
چشم طمع به مال دیگران داشتن
Do not covet your neighbor's wife!
به زن همسایه با نظر بد نگاه مکن!
She won a prize that many had coveted.
او برندهی جایزهای شد که خیلیها سخت طالبش بودند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.