Bagatelle
[ˌbæɡəˈtel]Noun
a game played on a board with small balls that you try to hit into holes
نوعی بازی رو میزی (مانند بیلیارد)
a small or unimportant thing or amount
چیز کم ارزش، ناقابل، ناچیز، پشیز. پشیزی بی ارزش. شندر غاز
Synonyms
frippery, frivolity, fluff
Examples
It cost a mere bagatelle.
شندر غاز می ارزید.
A thousand pounds is a mere bagatelle to him.
هزار پوند برای او بسیار ناچیز است.
One day, they argued for a bagatelle of their children.
یک روز، آنها برای یک مسئله بسیار ناچیز در مورد فرزندان خود بحث کردند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.