Bulwark
[ˈbʊlwɜːrk]Noun
(formal) a person or thing that protects or defends something
ملجا، پناه، شخص یا چیز محافظ، سپر بلا، حافظ
a wall built as a defiance
بارو، سنگر، خاکریز
the part of a ship’s side that is above the level of the deck
نرده یا دیوارهی دور کشتی (معمولا به صورت جمع)
Synonyms
fortification, defence, bastion, buttress, rampart, redoubt, outwork, support, safeguard, security, guard, buffer, mainstay
Examples
A bulwark against extremism
ملجا و پناهی در برابر افراط گرایی
At the time fascism had many supporters in the West, who saw it as a bulwark against communism.
در آن زمان فاشیسم حامیان بسیاری در غرب داشت که آن را سپربلایی در برابر کمونیسم می دانستند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.