دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته شانزدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Bulwark

  [ˈbʊlwɜːrk]

Noun

(formal) a person or thing that protects or defends something

ملجا، پناه، شخص یا چیز محافظ، سپر بلا، حافظ

a wall built as a defiance

بارو، سنگر، خاکریز

the part of a ship’s side that is above the level of the deck

نرده یا دیواره‌ی دور کشتی (معمولا به صورت جمع)

Synonyms

fortification, defence, bastion, buttress, rampart, redoubt, outwork, support, safeguard, security, guard, buffer, mainstay

Examples

A bulwark against extremism

ملجا و پناهی در برابر افراط گرایی

At the time fascism had many supporters in the West, who saw it as a bulwark against communism.

در آن زمان فاشیسم حامیان بسیاری در غرب داشت که آن را سپربلایی در برابر کمونیسم می دانستند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>