دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ واژه‌های ۱۱۰۰ درس یازدهم ۵۰۴ هفته بیست و سه ۱۱۰۰
4 از 2 امتیاز

Decade

  [ˈdekeɪd - dɪˈkeɪd]

Noun

ten years OR a period of ten years, especially a continuous period, such as 1910–1919 or 2000–2009

ده سال، دهه‌، گروه ده تایی، ده، ده عددی

Synonyms

decennary, decennium, 10, ten, tenner

Examples

After a decade of granting salary increases, my boss ended the practice.

بعد از یک‌ دهه‌ اعطای اضافه‌ حقوق، رئیسم‌ به‌ این‌ عمل‌ خاتمه‌ داد.

Many people moved out of this city in the last decade.

در طول ده سال گذشته‌، مردم زیادی از این‌ شهر خارج شدند.

I have a vision that this decade will be better than the last one.

تصور می‌کنم‌ که‌ این‌ دهه‌ بهتر از دهه‌ گذشته‌ خواهد بود.

The present decade

دهه‌ی کنونی

The nineties were a decade of rapid advances.

دهه نود یک دهه پیشرفت سریع بود.

The decade of the eighties was good for the American economy.

دهه‌ی (سال‌های) هشتاد برای اقتصاد امریکا خوب بود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>