Emulate
[ˈemjuleɪt]Verb
to try to do something as well as somebody else because you admire them
(از راه تقلید) برتری جویی کردن، سرمشق قرار دادن، برتری (یا برابری) جستن، همچشمی کردن، تقلید کردن، نوسیدن، دنباله روی کردن
Synonyms
imitate, follow, copy, mirror, echo, mimic, take after, follow in the footsteps of, follow the example of, take a leaf out of someone's book, model yourself on
Examples
Some Protestants emulated this practice.
برخی از پروتستانها از این روش پیروی کردند.
She tried to emulate her elder brother in sports.
کوشید که در ورزش از برادر ارشد خود پیشی بگیرد.
Book covers which one way or another emulate leather.
جلدهای کتاب کهبه طرق گوناگون به تقلید از چرم ساخته شده است.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.