Extant
[ekˈstænt - ˈekstənt]Adjective
(of something very old) still in existence
موجود، یافت شو، در هستی، هست، باقی
Synonyms
in existence, existing, remaining, surviving, living, existent, subsisting, undestroyed
Examples
to be extant
موجود بودن، باقی بودن
Of his book's first printing only one copy is extant.
فقط یکی از نسخههای چاپ اول کتابش باقی مانده است.
The French laws that are still extant in Louisiana.
قوانین فرانسه که هنوز در لوئیزیانا برقرار است.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.