Fallacious
[fəˈleɪʃəs]Adjective
wrong; based on a false idea
غلط، مغلطهآمیز، سفسطه آمیز، اشتباه، وهمانگیز، مغالطهآمیز، رمژکآمیز، گمراه کننده، گول زننده، فریبنده
Synonyms
incorrect, wrong, mistaken, false, misleading, untrue, deceptive, spurious, fictitious, illogical, erroneous, illusory, delusive, delusory, sophistic, sophistical
Examples
A fallacious hope
امید فریبنده
Fallacious reasoning
استدلال مغلطهآمیز
You've unfortunately based your essay on a fallacious argument.
متأسفانه مبنای مقاله خود را بر اساس یک استدلال غیرمعقول قرار داده اید.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.