دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته هفدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Fallacious

  [fəˈleɪʃəs]

Adjective

​wrong; based on a false idea

غلط، مغلطه‌آمیز، سفسطه آمیز، اشتباه، وهم‌انگیز، مغالطه‌آمیز، رمژک‌آمیز، گمراه کننده، گول زننده، فریبنده

Synonyms

incorrect, wrong, mistaken, false, misleading, untrue, deceptive, spurious, fictitious, illogical, erroneous, illusory, delusive, delusory, sophistic, sophistical

Examples

A fallacious hope

امید فریبنده

Fallacious reasoning

استدلال مغلطه‌آمیز

You've unfortunately based your essay on a fallacious argument.

متأسفانه مبنای مقاله خود را بر اساس یک استدلال غیرمعقول قرار داده اید.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>