Gaudy
[ˈɡɔːdi]Adjective
too brightly colored in a way that lacks taste
(در مورد لباس و ظاهر) رنگارنگ و پرنمایش (ولی نه با خوش سلیقگی)، جلف، نمایشی و بیارزش، اجق وجق
Synonyms
garish, bright, glaring, vulgar, brilliant, flash, loud, brash, tacky, flashy, tasteless, jazzy, tawdry, showy, gay, ostentatious, raffish
Antonyms
conservative, quiet, elegant, modest, dull, subtle, refined, sedate, tasteful, colorless
Examples
Gaudy clothes
لباس های اجق وجق
Gaudy colors
رنگ های نمایشی و بی ارزش
She was tricked out in gaudy dress.
اون با لباس زرق و برق دار فریب خورد.
She does not like gaudy colors and dresses conservatively.
از رنگ های جلف خوشش نمی آید و محافظه کارانه لباس می پوشد.
آیا شما میدانید؟
۹۰% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.