Inviolable
[ɪnˈvaɪələbl]Adjective
that must be respected and not attacked or destroyed
نقض نکردنی، (قول و غیره) نشکستنی، تخطی ناپذیر، ویران نشدنی، گزندناپذیر، خراب نکردنی
Synonyms
sacrosanct, sacred, hallowed, holy, inalienable, unalterable
Examples
The inviolable heavens
عرش گزند ناپذیر
The promise you and I made is inviolable for ever.
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست.
The brothers made an inviolable agreement never to tell what they saw that day.
برادرها توافق محکمی بستند که هرگز چیزی که آن روز دیدند رو نگویند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.