Keg
[keɡ]Noun
small barrel, usually holding less than ten gallons OR a round wooden or metal container with a flat top and bottom, used especially for storing beer, like a barrel but smaller
بشکهای کوچک که معمولا کمتر از ده گالن میگیرد، (بشکهی کوچک که معمولا گنجایش آن از ده گالن کمتر است) چلیک، بشکه
(in the UK) beer served from metal containers, using gas pressure
محتوای بشکه، آبجو
Synonyms
barrel, drum, vat, cask, firkin, tun, hogshead
Examples
The corner saloon uses numerous kegs of beer on a Saturday night.
سالن کناری، بشکههای آبجو زیادی را شنبه شبها مصرف میکند.
Get a keg of nails, the carpenter shouted at me,
نجار سرم فریاد زد : “یک جعبه میخ بیار.“
It is obvious to me that the situation is filled with peril, a real powder keg if I ever saw one.
برای من آشکار است که این موفقیت مملو از خطرات زیادی است مانند یک بشکه باروت واقعی که شاید تاکنون نظیرش را ندیده ام.
A keg of beer
بشکهی آبجو
Beer sold by the keg.
آبجو که بشکهای فروخته میشود.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما