Latent
[ˈleɪtnt]Adjective
existing, but not yet clear, active or well developed
نهفته، پنهان، بالقوه، موجود (ولی ناآشکار)
Synonyms
hidden, secret, concealed, invisible, lurking, veiled, inherent, unseen, dormant, undeveloped, quiescent, immanent, unrealized, unexpressed
Antonyms
developed, expressed, obvious, realized, apparent, evident, manifest, conspicuous
Examples
The heat latent in firewood
حرارت موجود (نهفته) در هیزم
Proper education will bring out her latent talents.
آموزش درست استعدادهای نهفتهی او را آشکار خواهد کرد.
These children have a huge reserve of latent talent.
این کودکان ذخیره عظیمی از استعداد نهفته دارند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.