Legion
[ˈliːdʒən]Noun
a large group of soldiers that forms part of an army, especially the one that existed in ancient Rome
(روم باستان) لژیون (بین ۳ تا ۶ هزار سرباز پیاده بهعلاوهی سوارهنظام)، قشون، سپاه، لشگر
a large number of people of one particular type
کثیر، بیشمار، زیاد، گروه بزرگ، تعداد زیاد، عدهی کثیر
Synonyms
army, company, force, division, troop, brigade, multitude, host, mass, drove, number, horde, myriad, throng
Examples
A legion of his admirers
انبوهی از تحسین کنندگان او
Legions of photographers
انبوهی از عکاسان
His honors were legion.
افتخارات او یکی و دو تا نبود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.