دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته نوزدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Legion

  [ˈliːdʒən]

Noun

a large group of soldiers that forms part of an army, especially the one that existed in ancient Rome

(روم باستان) لژیون (بین ۳ تا ۶ هزار سرباز پیاده به‌علاوه‌ی سواره‌نظام)، قشون، سپاه، لشگر

a large number of people of one particular type

کثیر، بی‌شمار، زیاد، گروه بزرگ، تعداد زیاد، عده‌ی کثیر

Synonyms

army, company, force, division, troop, brigade, multitude, host, mass, drove, number, horde, myriad, throng

Examples

A legion of his admirers

انبوهی از تحسین کنندگان او

Legions of photographers

انبوهی از عکاسان

His honors were legion.

افتخارات او یکی و دو تا نبود.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>