دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و یک ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Lush

  [lʌʃ]

Adjective

plants that are lush grow many leaves and look healthy and strong

سبز و خرم، گشن، انبوه، سرسبز و پر پشت، فراوان، سرشار

very beautiful, comfortable, and expensive

بسیار زیبا، راحت و گران، مجلل، باشکوه

very attractive or nice – used especially by young people

بسیار زیبا و جذاب، شاداب، لطیف و آبدار

Synonyms

abundant, green, flourishing, lavish, dense, prolific, rank, teeming, overgrown, verdant, luxurious, grand, elaborate, lavish, extravagant, sumptuous, plush, ornate, opulent, palatial, ritzy

Examples

Lush gardens

باغ‌های سبز و خرم

Lush grass

چمن سبز و پر پشت

Lush carpets

فرش های مجلل

He looks so lush in this pic!

او در این عکس بسیار شاداب به نظر می رسد!

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>