Omnivorous
[ɑːmˈnɪvərəs]Adjective
eating all types of food, especially both plants and meat
همه چیز خوار، گوشتخوار و گیاهخوار، هروینخوار، هر چیز خوار
having wide interests in a particular area or activity
(مجازی) همه چیز دوست، پر اشتها، دارای سلیقههای گوناگون
Synonyms
avid, edacious, gluttonous, greedy, rapacious, ravenous, unappeasable, voracious
Examples
An omnivorous reader
خورهی کتابهای گوناگون، همه چیز خوان
Bears are omnivorous animals.
خرس حیوانی گوشتخوار و گیاهخوار است.
She has always been an omnivorous reader.
او همیشه خوره کتاب های گوناگون بوده است.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.