Potential
[pəˈtenʃl]Noun
the possibility of something happening or being developed or used AND qualities that exist and can be developed
امکان در برابر واقعیت، توان به وجود آمدن یا مؤثر واقع شدن، امکان، استعداد، توانش، یارا، یارایی، پتانسیل
Synonyms
ability, possibilities, capacity, capability, the makings, what it takes, aptitude, wherewithal, potentiality
Examples
Mark has the potential of being completely rehabilitated.
«مارک» این توانایی را دارد که کاملاً بازسازی شود.
The coach felt his team had the potential to reach the finals.
مربی تصور کرد تیمش توانایی رسیدن به مسابقات نهایی را دارد.
The potential for change
پتانسیل تغییر
To reach/fulfil/achieve your potential
برای رسیدن به / تحقق / دستیابی به پتانسیل خود
All children should be encouraged to realize their full potential.
همه کودکان باید تشویق شوند تا استعداد و توانایی کامل خود را درک کنند.
The European marketplace offers excellent potential for increasing sales.
بازار اروپا پتانسیل بسیار خوبی برای افزایش فروش ارائه می دهد.
The potential for growth
استعداد رشد
Potential
[pəˈtenʃl]Adjective
that can develop into something or be developed in the future
بالقوه، پنهانی، نهایی، دارای استعداد نهانی
Synonyms
possible, future, likely, promising, budding, embryonic, undeveloped, unrealized, probable, hidden, possible, inherent, dormant, latent
Examples
Destroying nuclear weapons reduces a potential threat to human survival.
از بین بردن سلاح های هسته ای، تهدید احتمالی بقاء بشر را کاهش میدهد.
A potential leader
یک پیشوای بالقوه (تانشی)
The potential uses of this new device
کاربردهای بالقوهی این اسباب
The detection of hidden or potential diseases
تشخیص بیماریهای نهفته یا تانشی
A study of the existing and potential book markets
بررسی بازارهای موجود و بالقوه کتاب (تانشی)
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما