دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته بیست و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Prohibition

  [ˌprəʊɪˈbɪʃn]

Noun

the act of stopping something being done or used, especially by law, a law or a rule that stops something being done or used

منع، بازمان، بازداری، بژکم، ممانعت، تحریم، ممنوعیت

(in the US) the period of time from 1920 to 1933 when it was illegal to make and sell alcoholic drinks

(امریکا) ممنوعیت فروش مشروبات الکلی، (امریکا - P بزرگ) قانون منع تولید و فروش و مصرف نوشابه‌های الکلی (از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳)

Synonyms

ban, boycott, embargo, bar, veto, prevention, exclusion, injunction, disqualification, interdiction, interdict, proscription, disallowance, forbiddance

Examples

Is there a prohibition against dancing too?

آیا رقصیدن هم ممنوع است؟

The prohibition of smoking in public areas

ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی

A prohibition against selling alcohol to people under the age of 18

ممنوعیت فروش مشروبات الکلی به افراد زیر 18 سال

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>