Raconteur
[ˌrækɑːnˈtɜːr]Noun
a person who is good at telling stories in an interesting and humorous way
داستانگو، نقال، داستانسرا
Synonyms
storyteller, relater, recounter, teller of stories, spinner of yarns
Examples
She was a witty raconteur.
او یک داستانسرای شوخ طبع بود.
His grandfather was a fine raconteur.
پدربزرگش یک نقال خوب بود.
He spoke eight languages and was a noted raconteur.
او به هشت زبان صحبت میکرد و یک داستان گوی مشهور بود.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.