دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهل ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Repertoire

  [ˈrepərtwɑːr]

Noun

all the plays, songs, pieces of music, etc. that a performer knows and can perform

(نمایش‌ها یا نقش‌ها یا آوازها یا آهنگ‌ها و غیره‌ای که هنرمند یا دسته‌ی هنرمندان برآن مسلط‌اند و می‌توانند با کمی تمرین انجام دهند) مجموعه، اندوزه، گردآورد، رپرتوار

all the things that a person is able to do

(کلیه‌ی روش‌ها و ترفندها و ابزار و غیره‌ی رشته‌ی بخصوصی از دانش یا فرد بخصوص) مجموعه، خزانه

Synonyms

range, list, stock, supply, store, collection, repertory, repository

Examples

A singer with a large repertoire of songs.

آوازخوانی که آوازهای بسیاری را می‌تواند بخواند.

She is a fine pianist but her repertoire is limited.

او پیانو نواز خوبی است ولی قطعات محدودی را می‌تواند بزند.

An experienced wrestler's repertoire of tricks

مجموعه‌ی ترفندهای یک کشتی‌گیر پرسابقه

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>