Resourceful
[rɪˈsɔːrsfl]Adjective
good at finding ways of doing things and solving problems, etc.
مبتکر، چارهجو، خوشفکر، خوشقریحه
Synonyms
ingenious, able, bright, talented, sharp, capable, creative, clever, imaginative, inventive, quick-witted
Antonyms
unimaginative, gormless, uninventive, fushionless
Examples
A woman who is energetic and resourceful.
زنی پرانرژی و مبتکر.
He is a resourceful, hard-working, genial man.
او مردی مدبر، سخت کوش و خون گرم است.
Indeed, Cairenes are among the most resourceful of urban dwellers.
در واقع، کایرن ها جزو خوش فکرترین ساکنان شهری هستند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.