دسته‌ها واژه‌های ۵۰۴ درس سیزدهم ۵۰۴
5 از 1 امتیاز

Revive

  [rɪˈvaɪv]

Verb

bring back or come back to life or consciousness OR to become, or to make somebody / something become, conscious or healthy and strong again

زنده کردن یا به‌ هوش آوردن، (دوباره) زنده کردن، نوجان کردن، احیا کردن، جانبخشی کردن، تازه شدن یا کردن

to make something start being used or done again

(دوباره) رواج دادن، نورواج کردن، نوشکوف کردن، دوباره شکوفا کردن، رونق مجدد دادن

to produce again a play, etc. that has not been performed for some time

به یاد آوردن، به خاطر آوردن، در خاطر مرور دادن

Synonyms

revitalize, restore, rally, renew, renovate, rekindle, kick-start, breathe new life into, invigorate, reanimate, bring round, awaken, animate, rouse, resuscitate, bring back to life, come round, recover, quicken, spring up again

Antonyms

bore, break, damage, depress, destroy, discourage, dishearten, dissuade, dull, hurt, kill, ruin, weaken, agitate, annoy, deaden, disturb, sadden, trouble, upset, worry

Examples

There is a movement to revive old plays for modern audiences.

جنبشی‌ برای احیاء نمایشنامه‌های قدیمی‌ برای مخاطبین‌ امروزی وجود دارد.

The nurses tried to revive the heart attack victim.

پرستاران تلاش کردند تا بیمار سکته‌ قلبی‌ را به‌ زندگی‌ برگردانند.

Committees are trying to revive interest in population control.

کمیته‌هایی‌ در تلاشند تا توجه‌ به‌ کنترل جمعیت‌ را احیاء کنند.

To revive an old play

یک نمایش قدیمی را دوباره رواج دادن

His reforms revived the country's economy.

اصلاحات او به اقتصاد کشور رونق دوباره داد.

She kept reviving the scene in her mind.

او مرتبا آن صحنه را در فکر خود مرور می‌کرد.

Hope revived in him.

امید در او زنده شد.

The rain revived the drooping plants.

باران به گیاهان پژمرده جان تازه بخشید.

His books revived the people's interest in magic.

کتاب‌های او علاقه‌ی مردم را به سحر و جادو احیا کرد.

Mohsen fainted twice, but both times he revived quickly.

محسن دوبار غش کرد ولی هر دوبار زود به هوش آمد.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>