دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته چهاردهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Sinecure

  [ˈsaɪnɪkjʊr]

Noun

a job that you are paid for even though it involves little or no work

شغل پردرآمد و بی‌دردسر، شغل تشریفاتی، شغل کم مسئولیت، جیره خور ولگرد

Synonyms

cushy number, honesty, gravy train, soft option, soft job, money for jam or old rope

Examples

In third world countries, you can find a wide range of sinecure jobs.

در کشورهای جهان سوم، می توانید طیف گسترده ای از مشاغل پردرآمد و بی دردسر را پیدا کنید.

He even had a job, a sinecure, more highly - paid than his old job had been.

او حتی شغلی داشت، کم مسئولیت، با دستمزدی بیشتر از شغل قبلی‌اش.

For some professors, tenure was a sinecure that allowed them to pursue their research without bothering with teaching.

برای برخی از اساتید، تصدی مسئولیت امری بی دردسر بود که به آنها اجازه می داد بدون زحمت تدریس، تحقیقات خود را دنبال کنند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>