Technology
[tekˈnɑːlədʒi]Noun
scientific knowledge used in practical ways in industry, for example in designing new machines
فناوری، تکنولوژی، علم کار بسته
Synonyms
applied science, engineering science, engineering
Examples
Advances in medical technology
پیشرفتهای تکنولوژی پزشکی
Computer technology
فن آوری (تکنولوژی) کامپیوتر
This technology enables computers to read handwriting.
این فناوری رایانه ها را قادر می سازد تا دستخط را بخوانند.
Small businesses that are involved with emerging technologies.
کسب و کارهای کوچکی که با فناوری های نوظهور درگیر هستند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.