دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته اول ۱۱۰۰ هفته چهل و چهار ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Technology

  [tekˈnɑːlədʒi]

Noun

scientific knowledge used in practical ways in industry, for example in designing new machines

فناوری، تکنولوژی، علم کار بسته

Synonyms

applied science, engineering science, engineering

Examples

Advances in medical technology

پیشرفت‌های تکنولوژی پزشکی

Computer technology

فن آوری (تکنولوژی) کامپیوتر

This technology enables computers to read handwriting.

این فناوری رایانه ها را قادر می سازد تا دستخط را بخوانند.

Small businesses that are involved with emerging technologies.

کسب و کارهای کوچکی که با فناوری های نوظهور درگیر هستند.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>