Vapor
[ˈveɪpər]Noun
a mass of very small drops of liquid in the air, for example steam
بخار، دمه، خوزم، مه، دود و بخار، تارمیغ، تف
Synonyms
condensation, fog, gas, moisture, smog, smoke, steam
Antonyms
dryness
Examples
Scientists have devised methods for trapping vapor in bottles so they can study its make-up.
دانشمندان برای نگه داشتن بخار داخل بطری روشهایی را طراحی کردهاند که بتوانند ساختار آن را بررسی کنند.
He has gathered data on the amount of vapor rising from the swamp.
او اطلاعاتی راجع به مقدار بخاری که از باتلاق برمیخیزد، جمع آوری کرده است.
A vapor trail is the visible stream of moisture left by the engines of a jet flying at high altitudes.
مسیر بخار عبارت است از جریان قابل رویتی از رطوبت که از موتورهای جتی که در ارتفاعات بالا پرواز میکنند، بر جای میماند.
Water vapor
بخار آب
The vapor coming out of the samovar.
بخاری که از سماور بیرون میآمد.
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ما