دسته‌ها واژه‌های ۱۱۰۰ هفته هجدهم ۱۱۰۰
5 از 1 امتیاز

Veneer

  [vəˈnɪr]

Noun

a thin layer of wood or plastic that is stuck to the surface of cheaper wood with glue, especially on a piece of furniture

روکش (به ویژه روکش چوب)

an outer appearance of a particular quality that hides the true nature of somebody/something

ظاهر فریبنده، نمای دروغین، پیرایه، زرق و برق

Synonyms

mask, show, façade, front, appearance, guise, pretence, semblance, false, front, layer, covering, finish, facing, film, gloss, patina, laminate, cladding, lamination

Examples

The table with a walnut veneer

میز دارای روکش چوب گردو

Rain made the veneer swell.

باران موجب شد که روکش باد بکند.

Underneath that veneer of friendship there was intense hostility.

در زیر آن ظاهر دوستانه دشمنی شدیدی وجود داشت.

آیا شما می‌دانید؟

90% همه‌ی آموزش‌های زبانینا رایگان است!

رایگان برای همیشه درباره‌ی ما

Your Turn

حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همه‌ی دیدگاه‌های خوب نمایش داده می‌شوند.

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>