Maudlin
[ˈmɔːdlɪn]Adjective
talking in a silly, emotional way, often feeling sorry for yourself
(به طور زننده یا غلوآمیز) احساساتی، اشکبار، ضعیف و خیلی احساساتی
Synonyms
sentimental, tearful, mushy, soppy, weepy, slushy, mawkish, lachrymose, icky, overemotional
Examples
The bartender had grown tired of hearing the man's maudlin stories.
متصدی بار از شنیدن داستان های احساساتی مرد خسته شده بود.
I find myself getting maudlin when I talk about my childhood.
وقتی در مورد کودکی ام صحبت می کنم، خیلی احساساتی می شوم.
Some of these old movies seem maudlin to contemporary audiences.
برخی از این فیلم ها برای مخاطبان معاصر، ضعیف و خیلی احساساتی به نظر می رسند.
آیا شما میدانید؟
90% همهی آموزشهای زبانینا رایگان است!
رایگان برای همیشه دربارهی ماYour Turn
حالا نوبت شماست که این آموزه را کامل کنید. مثال بزنید و پیشنهادتان برای تکمیل این صفحه را به ما بگویید. همهی دیدگاههای خوب نمایش داده میشوند.